مقدمه: خستگی ناحیه شانه از مهمترین فاکتورهای آغازگر اختلالات اسکلتی-عضلانی (Musculoskeletal Disorders: MSDs) در اندام فوقانی است و در بین قالیبافان، شایعترین MSDها در این ناحیه به وقوع میپیوندد. هدف از این مطالعه یافتن تأثیر قالیبافی در ایستگاه کاری پیشنهادی بر خستگی عضله ذوزنقهای فوقانی (Upper Trapezius: UTr) طی یک چرخه وظایف شغلی است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 9 زن و 3 مرد مشارکت داشتند. طی 80 دقیقه قالیبافی در یک چرخه از وظایف قالیبافی، امواج الکترومایوگرافی (Electromyography: EMG) عضله UTr راست و چپ به طور پیوسته ثبت شد. پس از پردازش امواج، پارامترهای RMS و MPF به عنوان پارامترهای دامنه و طیف فرکانس امواج تعیین گردیدند. برای آنالیز آماری از روش مدل سریهای زمانی استفاده و نتایج در دستهبندیهای نمودار جاسا قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس روش جاسا در UTr راست، درصد افرادی که خستگی عضلانی، افزایش تولید نیرو، کاهش تولید نیرو و بازیابی را تجربه کرده بودند، به ترتیب برابر با 58%، 16%، 8% و 8% بودند. همچنین نقطه جاسا برای یک شرکتکننده بر روی محور x واقع شد. به همین ترتیب 50%، 25%، 8% و 16% قالیبافان در UTr چپ خود خستگی عضلانی، افزایش تولید نیرو، کاهش تولید نیرو و بازیابی را تجربه کرده بودند.
نتیجهگیری: به طور خلاصه یافتههای این مطالعه نشان داد بیشتر قالیبافان در ایستگاه کاری پیشنهادی، خستگی عضلانی را در عضله UTr تجربه کردند. اهمیت کاربردی این نتایج در طراحی بهینه و ارگونومیک ایستگاههای کاری قالیبافی مورد توجه میباشد. مطالعات آینده، باید بر دیگر عضلات و در بازههای زمانی بزرگتر تمرکز کنند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |