جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای عصاری

چیمن سعیدی، محمد جواد عصاری، فرشید قربانی شهنا، زهرا خاموردی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده

  زمینه و هدف: جیوه یک آلاینده سمی با قابلیت تجمع ‎ پذیری زیستی بوده که اثرات مخربی بر محیط زیست و سلامت انسان دارد. تلاش‌های بسیاری برای حذف جیوه در محیط زیست انجام شده است. نانوذرات نقره یکی از موادی است که برای جذب جیوه و تشکیل آمالگام جیوه از پتانسیل بالائی برخوردار است. هدف از این مطالعه، حذف بخار جیوه از هوای مطب ‎ های دندان‌پزشکی با استفاده از یک سامانه پالایش گر مبتنی بر نانوذرات نقره می‌باشد.

  روش بررسی: در این مطالعه، ابتدا نانوذرات نقره بر روی بستری از جنس فوم پوشش داده شده، و ویژگی‌های شیمیائی و ساختاری آن با استفاده از روش‌های طیف‌سنجی UV-VIS-NIR و میکروسکوپ الکترونی روبشی ( SEM ) متصل به ط یف‌سنجی X-ray انتشار انرژی ( EDS ) تعیین گردید. سپس راندمان پالایشگر از نظر حذف بخار جیوه در شرایط شبیه ‎ سازی شده در آزمایشگاه و شرایط واقعی در مطب ‎ دندان‌پزشکی، توسط روش طیف‌سنجی جذب اتمی بخار سرد ( CVAAS ) مورد ارزیابی قرار گرفت.

  یافته‌ها: تصاویر SEM ، حاکی از سنتز نانوذرات نقره با اندازه nm ۳۰ ∼ در محلول‌ کلوئیدی، و توزیع یکنواخت و مناسبی از نانوذرات نقره پوشش داده شده بر فوم بود. طیف EDS مرتبط با SEM نیز وجود نانوذرات نقره پوشش داده شده بر فوم را تایید نمود. بین غلظت بخار جیوه در حالات خاموش ( µg.m ۳۴۲/۰ ± ۴۳/۹) و روشن ( µg.m ۰۳۱/۰ ± ۵۱/۰) بودن سامانه پالایش گر اختلاف معنی ‎ دار مشاهده شد. کارایی حذف جیوه سامانه پالایش گر نیز ۹۵% محاسبه گردید.

  نتیجه ‎ گیری : پالایش گر مبتنی بر فوم پوشش داده شده با نانوذرات نقره، به علت سهولت بهره‌برداری ، ظرفیت جذب عملیاتی بسیار کارآمد و مقرون به ‎ صرفه بودن، جهت حذف بخار جیوه از هوای مطب‌های دندان ‎ پزشکی از قابلیت بالائی برخوردار می‌باشد.


وحیده ابوالحسن نژاد، محمد جواد عصاری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: در سالهای اخیر، میزان استفاده از فناوری نانو در صنایع، و تعداد کارگران درگیر در فرآیندهای مختلف تحقیق، ساخت، تولید و دفع پسماندهای محصولات حاوی نانو مواد، رشد چشمگیری داشته، درحالیکه علی‌رغم این افزایش، هنوز اطلاعات اندکی در رابطه با ریسک مواجهه شغلی با آن‏ها وجود دارد. لذا با توجه به استفاده روزافزون نانو مواد در محیطهای کار، انتخاب تکنیک و وسایل نمونهبرداری، ویژگی مناسب و بررسی میزان اثربخشی آنها جهت ارزیابی مواجهه شغلی با این ترکیبات از اهمیت زیادی برخوردار است.

روش بررسی: این مطالعه مروری، با تاکید بر نتایج تحقیقات موجود در زمینه روشها و وسایل ارزیابی مواجهه با نانو ذرات در محیط‌های شغلی و عوامل و شرایط مختلف تاثیرگذار بر آن، با هدف معرفی روشها و وسایل ارزیابی مواجهه شغلی با نانو ذرات، به صورت جستجو در منابع کتابخانهای به انجام رسید.

یافته ها: نتایج تحقیق حاضر بر این واقعیت تاًکید دارد، که علی‌رغم کاربردهای فراوان فناوری نانو در محیط‌های کاری، هنوز روش بین‌المللی معتبر و استانداردی جهت ارزیابی مواجهه شغلی با نانو مواد وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که بهکارگیری وسایل و تجهیزات نوین، از طریق تعیین ویژگی نانو ذرات از نظر تعداد، غلظت جرمی و مساحت سطح، امکان ارزیابی مواجهه شغلی با نانو مواد را ‌فراهم نموده است. ضمناً از بین وسایل مذکور، دستگاه سنجش روبشی اندازه ذره (SMPS) بیشترین کاربرد را جهت سنجش تعداد و توزیع اندازه ذرات در تحقیقات داشته است.

نتیجه گیری: بررسی صحت و دقت وسایل و تجهیزات ارزیابی مواجهه با نانو ذرات، به عنوان موضوعاتی جهت انجام مطالعات آینده، می‌تواند در رسیدن به یک استاندارد مناسب و معتبر موثر واقع شود. 


سارا شاهدی علی آبادی، محمد جواد عصاری، امید کلات پور، اسماعیل زارعی، ایرج محمدفام،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: کاربرد سوخت های فسیلی در پالایشگاه ها همواره احتمال بروز خطراتی چون حریق و انفجار را به همراه خواهد داشت. وقوع چنین حوادثی همواره آثار جدی بر منابع مالی و جانی داشته است. در همین راستا این مطالعه با ارزیابی پیامد حریق مخازن گاز متان با استفاده از تجزیه و تحلیل خطر و مدل سازی و ارزیابی پیامدهای احتمالی انجام شد.

روش بررسی: در راستای انتخاب بدترین سناریو، از روش تجزیه و تحلیل مقدماتی خطر PHA استفاده شد. سپس علل وقوع سناریو با کمک روش FTA تعیین گردید. در نهایت مدل سازی و ارزیابی پیامد وقوع سناریو انتخابی با استفاده از نرم افزار PHAST انجام گرفت.

یافته ها: بر اساس معیارهای مدنظر، حریق مخزن گاز متان V-۱۰۰ به عنوان بدترین سناریو در پالایشگاه انتخاب شد. درخت خطا سه عامل مکانیکی، انسانی و فرآیندی را در نشت گاز موثر نشان داد. با استفاده از مدل سازی پیامد، تشعشع حرارتی ناشی از حریق به عنوان پیامد اصلی وقوع حادثه در نظر گرفته شد. شرایط آب و هوایی و اندازه نشتی در فاصله تحت تاثیر تشعشع موثر بودند. در نهایت از معادلات پرابیت برای ارزیابی میزان خسارات انسانی حادثه استفاده گردید. حداکثر تعداد تلفات ناشی از حریق برابر با ۲۳ نفر بود.

نتیجه گیری: در این مطالعه مخزن گاز متان به عنوان کانون اصلی خطر معرفی شد. در همین راستا اجرای قوانین ایمنی، برطرف کردن نقایص مکانیکی در اسرع وقت، برگزاری دوره های آموزشی، اقدامات موثر در پیشگیری و اطفاء حریق در راستای کاهش تعداد تلفات پیشنهاد شد.


فاطمه رستمی، محمد جواد عصاری، محسن علی آبادی، مریم فرهادیان،
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: در شرایطی که پایش هوای محیط کار جهت تعیین میزان مواجهه کافی نباشد، اندازه گیری ترکیبات و برخی متابولیت ها در هوای بازدمی روش کاربردی جهت پایش بیولوژیکی محسوب می گردد. هدف از این تحقیق، تعیین ارتباط بین غلظت تتراکلرواتیلن در هوای بازدمی و میزان مواجهه فردی در شاغلین خشکشویی ها بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی که در سال ۱۳۹۶ انجام پذیرفت، علاوه بر جمع آوری نمونه های هوای بازدمی و مواجهه فردی ۱۲ نفر از شاغلین، نمونه های هوای محیط کار خشکشویی ها نیز به طور همزمان مورد بررسی قرار گرفت. اندازهگیری تتراکلرواتیلن در هوای بازدمی از طریق تلفیق روش های ۱۰۰۳ و  ۳۷۰۴ NIOSH  و بعد از بهینه سازی پارامترهای تجزیه، با استفاده از دستگاه گازکروماتوگراف مجهز به آشکارساز یونش شعلهای (FID) انجام گرفت.
یافتهها: در این مطالعه، سطوح مواجهه فردی شاغلین بالاتر از حدود مجاز شغلی پیشنهادی (OEL-TWA‌)، و غلظت تتراکلرواتیلن در هوای بازدمی نیز از شاخص بیولوژیکی مواجهه (BEI) ملی کشور بیشتر بود. نتایج مطالعه نشان داد در سطح معنی داری ۰۵/۰، بین غلظت تتراکلرواتیلن در هوای بازدمی و میزان مواجهه فردی ارتباط معنی داری وجود دارد (۰/۰۴۶= p و ۰/۶۶=r). همچنین ارتباط معنی داری بین غلظت هوای محیطی با غلظت هوای بازدمی (۰/۰۰۳= p و ۰/۵۹=r) و سطوح مواجهه فردی (۰/۰۰۱= p و۰/۹۱=r) به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اندازه گیری تتراکلرواتیلن در هوای بازدمی، به عنوان یک نشانگر زیستی غیر تهاجمی جهت ارزیابی مواجهه شغلی در خشکشویی ها دارای اعتبار کافی است. همچنین در صورت بهینه سازی شرایط تجزیه ای دستگاه GC-FID و تلفیق روشهای ۱۰۰۳ و ۳۷۰۴ NIOSH می توان غلظت تتراکلرواتیلن در هوای بازدمی را با حساسیت قابل قبولی اندازه گیری نمود
 


اعظم کرمی مسافر، محمد جواد عصاری، عبدالرحمن بهرامی، محمد ذوالحواریه،
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: فرمالدئید به عنوان تثبیتکننده بافت در آزمایشگاه­های آسیب­شناسی و بافت­شناسی استفاده می‌شود. فرمالدئید توسط آژانس بین المللی تحقیقات سرطان (IARC) در گروه ۱A (سرطان‌زای انسانی) طبقه بندی شده­است. هدف مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین غلظت­های محیطی و مواجهات فردی میانگین وزنی-زمانی (TWA) و سقفی (Ceiling) فرمالدئید در بخش های پاتولوژی بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در نیمه دوم سال ۱۳۹۵ در چهار بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. بدین منظور به‌طور همزمان ۲۸ نمونه TWA (با روش سرشماری)، ۱۷ نمونه محیطی و ۵ نمونه فردی Ceiling در پیک آلودگی جمع آوری گردید. جهت نمونه برداری و تجزیه نمونه های هوا  از  روش ۳۵۰۰ NIOSH   استفاده شد.
 یافته ها: میانگین غلظت محیطی فرمالدئید  ppm۱/۸۱ ± ۱/۶۷  بود. میزان سطوح مواجهه فردی در دو حالت TWA و Ceiling به ترتیب غلظت  ppm۰/۴۰ ± ۰/۳۱ و ppm ۲/۳۴ ± ۲/۳۶ به دست آمد. سطوح TWA از حدود مجاز توصیه شده (REL) توسط NIOSH و سطوح Ceiling از حدود مجاز شغلی (OEL) ملی کشور بیشتر بود. در این مطالعه، بین غلظت‌های محیطی با سطوح مواجهه فردی TWA (۰/۰۰۰۱= P و ۰/۸۲ = r) و Ceiling (۰۱/ ۰= P و ۰/۴۷ = r) ارتباط آماری معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به چالش های موجود در ارزیابی ریسک بهداشتی فرمالدئید، این مطالعه، علاوه بر اندازه­گیری سطوح فردی Ceiling در پیک آلودگی، بر سنجش غلظت های محیطی و سطوح فردی TWA در بخش پاتولوژی بیمارستان­ها تاکید دارد.

محمد جواد عصاری، فرشید قربانی شهنا، علی پورمحمدی، ابراهیم چاوشی، زهره کرمی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: سیلیسکوبی فرایندی مبتنی بر خرد کردن، غربال کردن و دانهبندی انواع سنگهای سیلیسی است. استنشاق گرد و غبار سیلیس با ایجاد تغییرات ساختاری و فیبروز برگشتناپذیر در بافت ریه منجر به بیماری سیلیکوزیس میگردد. سیلیس کریستالی توسط آژانس بینالمللی تحقیق در مورد سرطان (International Agency for Research on CancerIARC:) به عنوان سرطانزای انسانی (گروه I) طبقهبندی شده است. منطقه ازندریان یکی از بزرگترین واحدهای تولید سیلیس در کشور میباشد که در آن ۴۰ کارگاه سیلیس‎کوبی وجود دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی ( Geographic information systemArc-GIS:) در پهنهبندی سطوح مواجهه شغلی با سیلیس کریستالی قابل استنشاق (Respirable Crystalline Silica RCS:) انجام شد.
مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه توصیفی، سطوح مواجهه فردی با RCS در ۱۶ کارگر شاغل در کارگاههای سیلیسکوبی مطابق با روش ۷۶۰۲ NIOSH (National Institute for Occupational Safety and Health) اندازهگیری شد. همچنین ۱۶ نمونه هوا جهت ارزیابی غلظتهای محیطی RCS در کارگاههای مورد مطالعه به طور همزمان جمعآوری و تعیین مقدار گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان دادند که میانگین سطوح مواجهه فردی کارگران (۲,۶۱±۲,۰۱ میلی‌گرم بر متر مکعب) از حدود مجاز مواجهه شغلی (Occupational exposure limit :OEL ) پیشنهادی توسط کمیته فنی بهداشت حرفهای کشور برای هشت ساعت کاری (۰,۰۲۵ میلی‌گرم بر متر مکعب) بیشتر میباشد. همچنین نتایج حاکی از وجود اختلاف آماری معنادار بین میانگین غلظت مواجهه فردی با RCS در فعالیتهای شغلی مختلف بودند (۰,۰۰۱P=).
نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از عدم وجود ارتباط معنادار بین سطوح مواجهه فردی و غلظتهای محیطی RCS بودند. یافتههای این مطالعه نشان دادند که GIS جهت پهنهبندی سطوح مواجهه شغلی با RCS در محیط‏های کار از قابلیت زیادی برخوردار است. نتایج این مطالعه بر استفاده از سایر شیوههای مدلسازی به منظور تعیین میزان انتشار سیلیس در واحدهای مختلف کارگاههای سیلیسکوبی تأکید دارد.

مریم فرّخزاد، فرشید قربانی شهنا، مریم فرهادیان، اکرم رنجبر، محمّدجواد عصاری،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

سابقه و هدف: مواجهه با RCS باعث ایجاد سیلیکوزیس، سرطان ریه، بیماریهای خودایمنی آرتریتروماتوئید یا اسکلرودرمی سیستمیک و بیماریهای خوشخیم دستگاه تنفسی میشود. ارزیابی ریسک با تخمین ریسک مرگومیر و تعیین رابطه دُز- پاسخ، از جایگاه علمی مهمی در کنترل بیماریهای شغلی برخوردار است. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی ریسکهای بهداشتی مواجهه شغلی با RCS در کارگران سیلیسکوبی، ریختهگری، سیمان و سرامیکسازی استان همدان است.
مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه مقطعی، مواجهه شغلی با RCS در ۱۵ عنوان شغلی بررسی شد. ریسک بالقوّه سرطان در طول عمر (LCR) با در نظر گرفتن عواملی مانند سابقه کار، تداوم و تناوب مواجهه، طول عمر و میزان مرجع مواجهه استنشاقی و همچنین ضریب ریسک (HQ) با استفاده از مدل Olawoyin محاسبه شد.
یافته‌ها: کمترین سطوح LCR (تقریباً ۸ مورد بهازای هر ۱,۰۰۰,۰۰۰ کارگر) و HQ (۰,۰۹۳) در عنوان شغلی کوره (L) در ریختهگری و بیشترین سطوح LCR (تقریباً ۲ مورد بهازای هر ۱۰۰۰ کارگر) و HQ (۲۶,۴۱) در عنوان شغلی سرپرست (D) در سیلیس‌کوبی مشاهده شد. سطوح HQ در ۹ عنوان شغلی از سطوح مجاز توصیه‌شده بیشتر و در سایر عنوان‏های شغلی از سطوح مجاز کمتر بود. نتایج همچنین حاکی‌از وجود ارتباط مستقیم بین سطوح LCR و HQ در عنوان‎‎های شغلی موردمطالعه بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نقش مهم و تأثیرگذار پارامترهای بهکاررفته جهت ارزیابی LCR و همچنین امکان تعیین HQ توسط مدل Olawoyin، استفاده از این مدل جهت انجام ارزیابی ریسکهای بهداشتی در مواجهات شغلی با RCS در مطالعات آینده توصیه می‌شود.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مهندسی بهداشت حرفه ای می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Occupational Hygiene Engineering

Designed & Developed by : Yektaweb