دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
جلد 4 شماره 2 صفحات 52-41 |
برگشت به فهرست نسخه ها
عباس بک بکی1 
، نادر نبهانی1 ، باقر انوری پور* 2، غلامعباس شیرالی3
، نادر نبهانی1 ، باقر انوری پور* 2، غلامعباس شیرالی3
1- دانشگاه صنعت نفت
2- دانشگاه صنعت نفت ، anvaripour@put.ac.ir
3- دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
2- دانشگاه صنعت نفت ، anvaripour@put.ac.ir
3- دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
چکیده: (8897 مشاهده)
مقدمه: ارزیابی ریسک احتمالی با استفاده از آنالیز درخت خطا یک ابزار موثر به منظور ارزیابی احتمال وقوع رویدادهای خطرناک در صنایع فرآیندی شیمیایی می باشد. متاسفانه احتمال وقوع نقص رویدادهای پایه ای در صنایع فرآیندی اغلب در دسترس نمی باشند. هدف این مطالعه چگونگی محاسبه احتمال وقوع نقص رویدادهای پایه ای است، هنگامی که رویدادهای پایه ای داده های نقص دقیق ندارند.
روش کار: در این مطالعه، چهارچوب ارزیابی ریسک پیشنهاد شده برپایه دو رویکرد فازی پایه پنج و شش مقیاسه بود. ابتدا دیاگرام درخت خطا با استفاده از روش های شناسایی ریسک ترسیم گردید. سپس با کاربرد دو نوع توزیع امکان نقص، احتمال وقوع نقص رویدادهای پایه ای محاسبه شد. در نهایت با استفاده از آنالیز میزان اهمیت، مجموعه های برشی حداقل بحرانی رتبه بندی گردیدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که احتمال های وقوع نقص محاسبه شده به وسیله رویکردهای پنج و شش مقیاسه برای 32 رویداد پایه ای به همدیگر نزدیک بوده اند. احتمال وقوع رویداد اصلی محاسبه شده با استفاده از رویکردهای پنج و شش مقیاسه به ترتیب 4- 3/64 و 4- 4/76 در سال بودند. بعد از رتبه بندی MCS ها بر پایه میزان اهمیت محاسبه شده آن ها، نقایص فرآیندی به عنوان علل بحرانی TE تعیین شده اند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که رویکرد فازی پایه به نظر می رسد جایگزین خوبی برای رویکرد متعارف FTA به منظور مقابله با رویدادهای پایه ای است که داده های نرخ نقص برای بدست آوردن احتمال وقوع نقص شان ندارند. این مطالعه سازگاری رویکرد فازی پایه برای ارزیابی احتمال های وقوع نقص رویدادهای پایه ای تایید کرده است.
روش کار: در این مطالعه، چهارچوب ارزیابی ریسک پیشنهاد شده برپایه دو رویکرد فازی پایه پنج و شش مقیاسه بود. ابتدا دیاگرام درخت خطا با استفاده از روش های شناسایی ریسک ترسیم گردید. سپس با کاربرد دو نوع توزیع امکان نقص، احتمال وقوع نقص رویدادهای پایه ای محاسبه شد. در نهایت با استفاده از آنالیز میزان اهمیت، مجموعه های برشی حداقل بحرانی رتبه بندی گردیدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که احتمال های وقوع نقص محاسبه شده به وسیله رویکردهای پنج و شش مقیاسه برای 32 رویداد پایه ای به همدیگر نزدیک بوده اند. احتمال وقوع رویداد اصلی محاسبه شده با استفاده از رویکردهای پنج و شش مقیاسه به ترتیب 4- 3/64 و 4- 4/76 در سال بودند. بعد از رتبه بندی MCS ها بر پایه میزان اهمیت محاسبه شده آن ها، نقایص فرآیندی به عنوان علل بحرانی TE تعیین شده اند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که رویکرد فازی پایه به نظر می رسد جایگزین خوبی برای رویکرد متعارف FTA به منظور مقابله با رویدادهای پایه ای است که داده های نرخ نقص برای بدست آوردن احتمال وقوع نقص شان ندارند. این مطالعه سازگاری رویکرد فازی پایه برای ارزیابی احتمال های وقوع نقص رویدادهای پایه ای تایید کرده است.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي |
موضوع مقاله:
ایمنی
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |